کد مطلب:37382 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:37

گنجینه پرسمان » اهل بيت

فتح دژهاي خيبر چگونه انجام پذيرفت؟

بيش از ده روز مسلمانان براي تصرف دژهاي ((وطيح)) و ((سلالم)) با جنگاوران يهود, دست و پنجه نرم كرده, و هر روز بدون نتيجه به لشكرگاه باز ميگشتند.
در يكي از روز ها, ((ابي بكر)) مأمور فتح گرديد و با پرچم سفيد تا لب دژ آمدند. ولي پس از مدتي بدون نتيجه باز گشتند و فرمانده و سپاه هر كدام گناه را به گردن يكديگر انداخته و همديگر را به فرار متهم نمودند.
روز ديگر فرماندهي لشكر به عهده ((عمرو)) واگذار شد. او نيز داستان دوست خود را تكرار نمود و بنا به نقل طبري, پس از بازگشت از صحنه نبرد؛ با توصيف دلاوري و شجاعت فوق العاده رئيس دژ ((مرحب)), ياران پيامبر را مرعوب ميساخت. در اين لحظات پيامبر, افسران و دلاوران را گرد آورد, و فرمود: ((لا عطين الرايه غدا رجلا يحب الله و رسوله و يحبه الله و رسوله يفتتح الله علي يديه ليس بفرّار)):
اين پرچم را فردا به دست كسي ميدهم كه خدا و پيامبر را دوست دارد و خدا و پيامبر او را دوست ميدارند و خداوند اين دژ را به دست او ميگشايد. او مرديست كه هرگز پشت به دشمن نكرده و از صحنه نبرد فرار نميكند و بنا به نقل طبرسي و حلبي چنين فرمود: كرّار غير فرّار, يعني به سوي دشمن حمله كرده, و هرگز فرار نميكند.
روز بعدسكوت پر انتظار مردم, با جمله پيامبر كه فرمود: ((علي كجا است؟!)) در هم شكست. در پاسخ او گفته شد كه دچار درد چشم است. پيامبر فرمود او را بياوريد. پيامبر دستي بر ديدگان او كشيد, و در حق او دعا نمود. آنچنان اثر نيك در ديدگان او گذارد كه سردار ناميتا پايان عمر به درد چشم مبتلا نگرديد.
اميرمؤمنان(ع) زره محكميبرتن كرد وشمشير مخصوصي خود, ((ذوالفقار)) را حمايل نموده؛ بسوي دژ حركت و پرچم اسلام را كه پيامبر به دست او داده بود, در نزديكي خيبر بر زمين نصب نمود. در اين لحظه درِ خيبر باز گرديد, بي اختيار عقب رفتند, ولي علي مانند كوه پاي برجا ماند. لحظهاي نگذشت كه جسد مجروح ((حارث)), دلاور يهودي به روي خاك افتاد و جان سپرد.
سپس شمشير برنده و كوبنده قهرمان اسلام, بر فرق ((مرحب)) فرمانده يهوديان فرود آمد و سپر و كلاه خود و سنگ و سر را تا دندان دو نيم ساخت. در كشمش جنگ يك نفر از جنگويان يهود باشمشير بر سپر علي زد و سپر از دست وي افتاد. علي فوراً متوجه درب دژ گرديد, و آن را از جاي خود كند, و تا پايان كار زار به جاي سپر به كاربرد. پس از آنكه آن را بر روي زمين افكند, هشت نفر از نيرومند ترين سربازان اسلام از آنجمله ابورافع, سعي كردند كه آن را از اين رو به آن رو كنند, نتوانستند. آن حضرت در پاسخ شخصي چنين فرمود: ((ما قلعتها بقوة بشرية ولكن قلتها بقوة الهية ونفس بلقاء ربها مطمئنة رضية )) يعني من هرگز آن در را با نيروي بشري از جاي نكندم, بلكه در پرتو نيروي خداداد وبا ايماني راسخ به روز بازپسين اين كار را انجام دادم.
166----------------------------------------------------

---

فروغ ابديت- ج2
آيت الله جعفر سبحاني